شتاب‌گیری سریع صنعت خودروی چین

صنعت خودروی ایران سال‌هاست که درجا می‌زند و هیچ اتفاق خوشایندی در آن رخ نمی‌دهد. حالا نیز همچنان که نفس‌های آخر را می‌کشد، نابودی‌اش تبعات زیادی برای جامعه در پی خواهد داشت. بعد از توقف تولید خودروی پیکان همگان بر این عقیده بودند که صنعت خودروی کشور با تحولی عظیم روبه‌رو خواهد شد، حال آن که خودروهای دیگری هم در خطوط تولید خودروسازان وجود دارد که دست کمی از پیکان نداشته و سابقه طولانی در تولید دارند. خودروهایی که سال‎ها پیش عمرشان به پایان رسیده، اما هنوز هم در بازار ایران با قیمت‌هایی گزاف و کیفیتی به مراتب پایین به فروش می‌رسند.
در این گزارش قصد داریم تا از تفاوت‌های خودروسازی در ایران و چین بگوییم. اینکه چرا چینی‌های به قول معروف بی‌کیفیت توانسته‌اند در خودروسازی به خصوص در این مدت زمان کم موفق بوده و کیفیت‌شان نیز رو به رشد باشد و خودروسازان وطنی همچنان در پی مونتاژ محصولات قدیمی دیگر تولیدکنندگان خودروی دنیا حتی همین چینی‌ها هستند.

 

بازار بی تنوع

بازار ایران به گفته افراد زیادی در انحصار دو خودروساز بزرگ بوده و دیگر شرکت‌ها سهم زیادی از آن ندارند. این در حالی است که بازار خودروهای وارداتی نیز به حضور برخی از خودروها که با قیمتی گزاف به فروش می‌رسند خلاصه شده است. خودروهایی که قیمت واقعی‌شان بسیار کمتر از قیمت‌های کنونی‌ست. همچنین در بازار ایران خبری از خودروهای وارداتی ارزان‌قیمت نیست و همه این عوامل دست به دست هم داده تا بازار ایران علی‌رغم داشتن پتانسیل بالای تقاضا، یکی از کم تنوع‌ترین بازارها باشد. همین کم‌تنوعی و انحصار سبب شده تا خودروسازان ایران هیچ‌گاه به فکر تولید و عرضه خودرویی جدید و البته با تکنولوژی روز دنیا نیفتند.
در اوایل دهه ۸۰ شمسی، ایران خودرو در نمایشگاه بین‌المللی خودرو انواع مدل‌های خودروی ملی را اعم از کوپه و صحرا و زوبین به نمایش گذاشته بود، چرا که در آن زمان خودروهایی چون سیناد، مزدا، آنا، دوو و پروتون در بازار ایران حضور داشتند که هم بر تنوع بازار می‌افزود و مردم انتخاب‌های بیشتر داشتند و هم این که شرکت‌هایی چون ایران خودرو عرصه را برای حضور در بازار تنگ می‌دیدند. همه این عوامل سبب می‌شد تا خودروسازان داخلی درجا نزده و به صرافت تولید و عرضه خودروهایی جدید در کلاس‌های مختلف بیفتند. اما این پایان ماجرای رقابت خوش نبود؛ چرا که همه آن خودروها یکی پس از دیگری از بازار ایران جمع شدند و نتیجه این شد که با روی کار آمدن مدیرانی نا آگاه، صنعت خودروسازی کشور روز به روز رو به پسرفت گذاشت و حالا نیز رو به نابودی می‌رود.

 

در بازار چین چه می‌گذرد؟

بازار چین در این چند سال اخیر که خودروسازیشان پیش‌رفت‌هایی داشته است شباهت‌هایی با بازار ایران در آن سال‌ها دارد. سال‌هایی که دوو در کرمان بود، پروتون در بروجرد تولید می‌شد، و کیش‌خودرو سینادها را روانه بازار می‌کرد.
در بازار چین، هم تعداد خودروسازان چینی زیاد است و هم این که خودروسازان بزرگ دنیا نیز در این کشور سایت تولیدی دارند. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم مردم چین کمتر خودروی چینی سوار می‌شوند؛ خودروسازان چینی برای فروش خودروهایشان در کشور خودشان کار بسیار سختی پیش رو دارند؛ چراکه نه تنها با دیگر تولیدکنندگان چینی در رقابت هستند، بلکه با خودروسازان بزرگ دنیا همچون جنرال موتورز، فورد و فولکس واگن نیز باید دست و پنجه نرم کنند.
رقابت با خودروسازان بزرگ دنیا نیاز به ابزارهایی دارد که چینی‌ها در این چند سال اخیر سعی در به دست آوردن آن داشته‌اند که البته تا حد زیادی موفق بوده‌اند. دلیل پیشرفت چینی‌ها در این چند سال اخیر این است که خودروهایی چون بیوک و فولکس واگن با قیمت‌هایی رقابتی در بازار چین وجود دارند به طوری که قیمت این خودروها نزدیک به محصولات چینی است. با توجه به کم استهلاک بودن این خودروها و اقتصادی بودن‌شان عرصه برای خودروهای چینی تنگ می‌شود، پس خودروسازان چینی باید خودروهای باکیفیت را تولید و روانه بازار کنند تا در بازار شکست نخورند. همه این عوامل سبب شده تا روز به روز خودروهای چینی با کیفیت‌تر شده و مردم بیشتر به سمت این خودروها بیایند؛ نمونه بارز این مثال را می‌توان در بازار ایران به وضوح مشاهده کرد.
اما سیاست جالب چینی‌ها که می‌تواند برای رشد صنعت ما نیز مفید باشد صادرات محصولات‌شان به کشورهای دیگر است. چینی‌ها اگر چه در کشور خود آن طور که باید موفق نیستند و مردم‌شان کمتر سوار بر خودروهای چینی دیده می‌شوند؛ اما در بازارهایی چون خاورمیانه، آمریکای جنوبی و اروپای شرقی از فروش بالایی برخودارند. خودروسازان چینی با خودروسازان مهم دنیا وارد تعامل شده‌اند و از دانش فنی این شرکت‌ها در جهت پیشبرد اهداف خود استفاده می‌کنند. چینی‌ها می‌دانند که در بازار پر از ازدهام کشور خود نمی‌توانند آن طور که باید موفق باشند از این رو خود را محدود نکرده و دست به صادرات خودور و سعی در به دست آوردن بازار دیگر کشورها دارند. این در حالی است که با همکاری خودروسازان بزرگ توانسته‌اند در برخی از کلاس‌ها در میان تولیدکنندگان بزرگ دنیا به موفقیت برسند.
در این سو خودروسازان ایرانی یک موتور ملی را در سال ۸۰ تولید و در سال ۸۸ از آن بهره‌برداری می‌کنند، فارغ از آنکه تکنولوژی آن موتور دیگر قدیمی شده است. از یک خودرو رونمایی می‌کنند و چند سال بعد با هزار اگر و اما به دست مشتری می‌رسانند. شاید تا وقتی که خودروسازی ایرانی به صورت دولتی اداره شود و مدیران خودروسازی از بزرگ و کوچک دستوری منصوب شوند، صنعت خودروسازی هیچ‌گاه پیشرفتی نمی‌بیند. این روزها صنعت بیمار خودرو رو به موت است، اتفاقی که به واقع برای خودروسازی ایران به هیچ وجه خوشایند نیست.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.